در توضیحات کتاب مجموعه کاوننت کتاب دوم اصیل با ترجمه فاطمه حامدیفر نشر آذرباد آمده است:
چیزی هست به نام احتیاج؛ و بعد هم سرنوشت… اینکه سرنوشت مقدر کرده باشد تبدیل به یکجور پریز برق فراطبیعی باشی چندان چیز جالبی نیست، خصوصاً وقتی آن “نیمهی دیگر” الکساندریا هر کجا که او میرود پشت سرش راه میافتد. سِت در تمرینهای الکساندریا حضور دارد، پشت درِ کلاسهایش ایستاده است و مرتباً در اتاقخواب او سروکلهاش پیدا میشود که اصلاً هم چیز خوبی نیست.
اتصال بین آنها فوایدی نیز دارد، مثلاً کابوسهای رویارویی غمانگیز الکساندریا با مادرش را قطع میکند؛ اما از طرفی هیچ اثری بر روی احساس الکساندریا نسبت به آن اصیلزادهی ممنوعه به نام ایدن ندارد؛ یا بر روی هرآنچه که ایدن حاضر است برای الکساندریا انجام داده، یا فدا کند.
وقتی دیمنها در کاوننتها نفوذ کرده و به دانشآموزان حمله کردند، خدایان فیوریها را فرستادند؛ فیوریهایی که الهههای صغیرتری نسبت به خدایان اصلی بهشمار میروند و مصمماند تا هرگونه تهدید نسبت به کاوننتها و خدایان را از بین ببرند و این تهدید شامل آپولیون هم میشود… و همچنین الکس؛ و اگر فیوریها و گروه هیولاهای مکندهی اثیر نتوانستند اینکار انجام دهند، بهنظر میرسد عواملی مرموز حاضراند هر کاری برای جلوگیری از خداکُش شدن ست انجام دهند، حتی اگر آنکار فرستادن الکس برای خدمتکاری باشد… یا کشتن او.
و وقتی هم که پای خدایان در میان باشد، بعضی تصمیمات هرگز به سرانجام نرسیده باقی نمیمانند.
- کتاب اصیل با ترجمه فاطمه حامدیفر از انتشارات آذرباد منتشر شده است.
نقد و بررسیها
پاککردن فیلترهاهنوز بررسیای ثبت نشده است.